زمانی که بیماران یک کم شنوایی دارند، آنها ممکن است تصورکنند که این نقش passive کافی است
وانتظاردارند که ابتکارعمل داشته باشندوهزینه ای برای همه تجهیزات وخدماتی که نیازاست،
پرداخت کنند. اگربه این گرایش مصرف کنندگی رسیدگی نشود، بیماران به طورمزمن ناراضی
خوهندبود. همانطورکه قبلا ذکرشد، بیماران باید کم شنوایی رابه عنوان یک مشکل شخصی قبول
کنند، قبل ازاینکه آنها برای مدیریت کردن آن اقدام کنند.
تهدیدی نسبت به تصورفرد ازخود (Self-Concept)
درواقع تنها 20% ازجمعیتی که استفاده ازسمعک برای آنها مفیدمی باشد، آن رافراهم می کنند وازآن
استفاده می کنند. هنگام پرسش از80% باقیمانده، آنها نگرانی های ظاهری مربوط به سمعک را به
عنوان دومین نگرانی بعدازقیمت سمعک ابرازکردند. نگرانی های مربوط به ظاهربرای بیماران به
چه معناست؟ نگرانی درباره اینکه ظاهریک فردممکن است چگونه به نظربرسد؟ بعداز همه اینها،
سمعک ها ازنظرافراد فقط قطعات پلاستیکی والکترونیکی هستند. بااین حال، یک تغییر غیرارادی
درچگونگی ظاهریک فرد (تصویربدن)، نشان دهنده یک تهدید خیلی واقعی برای مرکز وجود روانی
ما یعنی self-concept مامی باشد.
Self-Concept یک فرد به عنوان درک ویژگی ها، رفتارها، توانایی ها وماهیت اجتماعی یک
فردتعریف می شود؛ یعنی روشی که ماخودمان راتوصیف می کنیم. افراد درابتدا به پیام های داده
شده توسط مربیان وپرورش دهندگان برای تعریف خودشان وابسته اند (من دوست دارم/من دوست
ندارم؛ من می توانم/من نمی توانم؛ من یک فردشایسته هستم/من یک فردشایسته نیستم). باگذشت
زمان، افراد برای خودشان تصمیم می گیرند که چطور self-concept شان رابوسیله بافتن تجربیات
افزاینده زندگی به صورت یک پرده نقش دارتوسعه یافته تعریف کنند. این پرده، میزان زیادی
کارسخت،همراه بانگرش های بدست آمده ازطریق کوشش ها، اشتباهات وموفقیت ها رانشان می دهد.
Self-concept به عنوان یک دارایی شخصی ضروری یعنی مرکزشخصیت یک فرد، توصیف
شده است.