برترین وبلاگ ها

معرفی برترین وبلاگ ها

برترین وبلاگ ها

معرفی برترین وبلاگ ها

بررسی انواع کم شنوایی از جمله وزوزگوش و استفاده از سمعک را در این مقاله به طور مفصل توضیح می دهیم

۷۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خرید سمعک» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

دانشمندی تفاوتی بین نوزادان نارس و رسیده از نظر رشدی یعنی کاهش در زمان نهفتگی بین امواج I-V و افزایش دامنه موج V نیافت ، حتی موقعی که بچه ها تا سن 6 سالگی پیگیری شدند. نوسینده ها نتیجه گرفتند که مواجه اولیه نوزاد نارس با صدای محیطی ( خارج رحمی یا بعد از تولد ) احتمالا نتایج نروفیزیولوژیکال ندارد.

توافق عمومی وجود دارد که میزان زمان نهفتگی برای امواج دیرتر ABR در نوزادان در مقایسه با بزرگسالان خیلی طولانی شده است. در نتیجه ، ABR نوزاد توسط فواصل نهفتگی بین موجی تاخیر یافته مشخص می شود. به عنوان مثال ، زمان نهفتگی بین امواج I-V در نوزاد کامل طبیعی به طور متوسط در حدود 5 میلی ثانیه است. در بزرگسالان فاصله نهفتگی بین امواج I-V  در حدود 4 میلی ثانیه است. دلیل زمان نهفتگی بین موجی تاخیر یافته با  آناتومی و فیزیولوژی سیستم عصبی مرکزی مرتبط است. به خصوص :

تشکیل میلین ناکامل فیبرهای عصبی

کاهش قطر اکسون

عملکرد نارس سیناپتیک

محاسبات گزارش شده برای تغییرات زمان نهفتگی  ( کاهش یا کوتاه شدن ) به صورت تابعی از سن در نوزادان نارس تقربیا  0.15 میلی ثانیه در هفته برای موج I ، 0.2 میلی ثانیه در هفته برای موج V و 0.45 تا 0.1 میلی ثانیه در هفته سمعک خوب برای زمان نهفتگی بین موجی I-V بیان شده است. تغییرات وابسته به سن در زمان نهفتگی ABR خطی نیست. یعنی آنها در طی محدوده سنی وسیع ثابت نیستند. بلکه دو فاز رشدی وجود دارد. مطالعات در انسان ها و حیوانات به طور واضح نشان داده اند که سرعت کاهش زمان نهفتگی در نوزادان نارس بیشترین حد است و سپس از نوزاد کامل ( 40 هفته بعد از حاملگی ) تا حدود 18 ماهگی کاهش می یابد. ارتباط بین این فازهای رشدی و کاربرد بالینی ABR  در تخمین آستانه توسط دانشمندانی فراهم شد. دانشمندی اطلاعاتی در مورد تعداد نسبتا بزرگی از بچه های دارای شنوایی طبیعی گزارش کرد. ( 96 نوزاد سه ماهه و 89 نوزاد 6 ماهه ( و (76 بزرگسال دارای شنوایی طبیعی).

  • متخصص شنوایی سنجی
  • ۰
  • ۰

امواج ABR در دو قلوها ، سه قلوها و ... حتی تحت شرایط ثبت یکسان می توانند متفاوت باشند و هر کدام به طور مشخص شکل موج منحصر به فردی داشته باشند. تفاوت های ظریف در شکل موج در بین بیماران از نظر بالینی مهم نیستند ، تا هنگامی که یک معیار ثابت و واضحی برای تمایز پاسخ طبیعی از پاسخ غیر طبیعی وجود داشته باشد. در آنالیز پاسخ شنیداری ساقه مغز از زمان نهفتگی و دامنه استفاده می شود. طبقه بندی اشکال موجی بر اساس فقط زمان نهفتگی اجزاء اصلی ساده است. اجزاء متفاوت پاسخ شنیداری ساقه مغز به میزان زیادی وابسته به زمان هستند و هر کدام در طی یک پریود زمانی محدود شده ای به دنبال محرک اتفاق می افتند. میزان زمان نهفتگی به طور قابل توجهی در بین افراد طبیعی از نظر ادیولوژی و نرولوژی ثابت است. حتی استفاده از روش آنالیز زمان نهفتگی می تواند مشکل باشد وقتی که شناسایی اجزاء موج پاسخ شنیداری ساقه مغز به خاطر تغییرپذیری طبیعی یا تکرارپذیری ضعیف و یا در نتیجه اثرات پاتولوژی شنوایی امکانپذیر نیست. اغلب آنالیز پاسخ شنیداری ساقه مغز بر اساس دامنه پاسخ به دلیل تغییرپذیری بالای آن مشکل است. سرانجام به دلیل تغییرپذیری طبیعی در شکل موج پاسخ شنیداری ساقه مغز ، آنالیز مورفولوژی به ندرت منجر به تمایز مطمئن یافته های طبیعی از غیر طبیعی می شود.

تکرارپذیری پاسخ و معیار آنالیز:

پاسخ شنیداری ساقه مغز طبیعی دارای اجزاء موجی واضح و قابل تکرار است. امواج I تا V به طور واضحی در دو یا تعداد بیشتری از اشکال موجی قابل تکرار و ثبت شده توسط محرک و پارامترهای ثبت یکسان دیده می شوند. تکرارپذیری حداقل دو موج ABR  ثبت شده به طور متوالی با شرایط اندازه گیری یکسان ( محرک از نظر شدت، سرعت ارائه و پولاریته  در یک گوش تغییر نکند.) یک پیش نیاز معمول برای آنالیز شکل موج است. یک استثناء برای این تعریف بکار بردن ABR در اطفال است. در اطفال امواج به طور متوالی در سطوح شدتی متفاوت ثبت می شوند و تکرارپذیری برای امواج برای دو سطح شدت محرک تعریف می شود. واژه های متفاوتی برای اشاره به ثبات و یا تکرارپذیری در ظاهر شکل موج پاسخ شنیداری ساقه مغز و پارامترهای پاسخ استفاده می شوند. (Reliability-reproducibility

  • متخصص شنوایی سنجی
  • ۰
  • ۰

شنوایی شناس می تواند امواج پاسخ شنیداری ساقه مغز را به صورت ولتاژهای مثبت و منفی بر حسب اینکه کدام الکترود به کدام ورودی تقویت کننده متصل شده است ، ثبت کند.

در بیشتر ثبت های ABR ، الکترود واقع شده در بالای پیشانی یا ورتکس به ولتاژ ورودی مثبت ( Non inverting ( تقویت کننده و الکترود واقع شده نزدیک نرمه گوش به ورودی منفی ( inverting ) تقویت کننده متصل می شود. توسط این روش قله های ولتاژی مثبت( امواج  I و III و V ) در سمت بالا و دره های ولتاژی منفی به سمت پایین رسم می شوند. این روش سمعک فوناک به طور ثابت استفاده نمی شود و در بعضی کشورها به طور عکس استفاده می شود.

امواج ABR به طور کافی همه فعالیت نوروفیزیولوژیک اصلی تولید شده توسط محرک را توصیف نمی کنند. ارتباط بین امواج پاسخ شنیداری ساقه مغز و تولید کننده های آناتومیکی پیچیده است و به طور کامل درک نشده است.  الکترود های واقع شده بر روی پوست سر و گوش برای در بر گرفتن همه نواحی شنیداری  (راههای عصبی و هسته های )  فعال شده با تحریک صوتی به علت مبهم بودن ذاتی اندازه گیری های پاسخ برانیگخته از راه دور Farfield ناکافی هستند.

اجزاء متفاوت ABR فعالیت ساختارهای آناتومیکی متفاوت را منعکس می کنند. علاوه بر این تغییر پذیری در ارتباط زمانی بین امواج ABR و آرایش caudal ( دمی ) به rostral(راسی ) تولید کننده های آناتومیکی به علت تفاوت در تعداد سیناپس ها و تفاوت در راههای صعودی مستقیم در مقابل غیر مستقیم در طی ساقه مغز شنیداری است.

آنالیز شکل موج مرسوم پاسخ شنیداری ساقه مغز :

نوسانات طبیعی پاسخ شنیداری ساقه مغز:

پاسخ شنیداری ساقه مغز دارای نوسانات طبیعی متعددی است. در واقع شکل موج پاسخ شنیداری ساقه مغز در بین افراد کاملا متمایز است. ( شبیه اثر انگشت دست ). یعنی به ندرت شکل موج پاسخ شنیداری ساقه مغز ثبت شده از دو نفر مشابه است. حتی در یک فرد منفرد نیز بین پاسخ شنیداری ساقه مغز ثبت شده از دو گوش ممکن است تفاوت هایی وجود داشته باشد.

  • متخصص شنوایی سنجی
  • ۰
  • ۰

بر طبق انتظار، زمان‌های نهفتگی ABR به طور کلی، در بزرگسالان از نوزادان بیشتر بود.

مقادیر زمان نهفتگی موج V، (در 60dBnHL)، به طور متوسط 0.59 میلی‌ثانیه بزرگتر از مقادیر AC در بزرگسالان و 0.67 میلی‌ثانیه بزرگتر از مقادیر AC در نوزادان 0.67 میلی‌ثانیه بود. یافتة جالب دیگر، همگرایی مقادیر زمان نهفتگی موج V در بزرگسالان در مقابل کودکان توام با کاهش شدت تنها در محرک AC و نه در BC بود.

به این معنی که، عملکردهای شدت – زمان نهفتگی در BC ،در نوزادان و بزرگسالان موازی بود.

در محرک AC تفاوت زمان نهفتگی موج V بین بزرگسالان و نوزادان معادل 0.58 میلی‌ثانیه در سطوح شدتی بالا وجود داشت، اما یک تفاوت بین بزرگسالان و نوزادان تنها به اندازة 0.08 میلی‌ثانیه در 20dBnHL دیده شد.

این نویسندگان، به اهمیت تفاوتهای امپدانس جمجمه بین بزرگسالان و نوزادان به عنوان عاملی سمعک زیمنس اکسپرینس در ارزیابی BC- ABR اشاره کردند. در مقابل، Gorga و همکاران (1993) عملکردهای موازی شدت – زمان نهفتگی برای موج V در بزرگسالان (n=20) در مقابل نوزادان (n=1120) در گسترة 20 تا 80 dBnHL پیدا کرد، و شواهد کاملی ارائه کرد که این دو نوع تحریک را می‌توان با اطمینان و به صورت کلینیکی مقایسه کرد.

شواهد کلینیکی وجود دارد که ارزیابی BC- ABR می‌تواند در غلبه به معضل ماسکینگ در ارزیابی شنوایی تن خالص رفتاری حتی در بیماران با ماکزیمم کاهش شنوایی انتقالی ناشی از آترزی کانال، مفید باشد.

توجیه اصلی این کاربرد کلینیکی، این است که موج I مشاهده شده با الکترودی که روی گوش یا در کنار گوش مورد تحریک قرار گرفته، دخالت گوش مورد تحریک را، صرفنظر از اینکه پوشش به گوش غیر آزمایشی ارائه شده است، تایید می‌کند. آنالیز موجی که به صورت همزمان با الکترود روی گوش مقابل، ثبت گردیده نیز مفید خواهد بود. اگر در موج دگرسویی، هیچ قله‌ای، در مقایسه با موج I همان سویی وجود نداشت (در همان منطقة زمان نهفتگی) می‌توان اطمنان بیشتری داشت که جزء همان‌سویی یافته شده، همان موج I، ABR است. الگوی ویژة امواج ABR توام با این دو آرایش الکترودی برای تحریک BC در تصویر 6.6 نمایش داده شده است.

  • متخصص شنوایی سنجی
  • ۰
  • ۰

Poth و همکاران (2001)، استفاده از نویز عرض باند (BBN) را همراه با فواصل سکوت بعنوان محرک در تحقیق در مورد پردازش زمانی در ABR، توصیف کردند.

مطالعة الکتروفیزیولوژیک gap detection با noise burst ادامة تجربیات کلینیکی انجام شده در مدل‌های متفاوت حیوانی بود. محرک عبارت بود از noise burstهای عریض باند، 50 میلی‌ثانیه‌ای که با یک دورة سکوت که دیرش آن از 4 تا 64 میلی‌ثانیه تفاوت می‌کرد، همراه می‌شد. این محرک، قابل مقایسه با محرکی است که در ارزیابی سایکوفیزیکی «وضوح زمانی» به کار می‌رود.

Poth و همکاران (2001)، گزارش کردند که دامنه‌های ABR کاهش یافت و در گروهی از افراد مسن‌تر (بیش از 60 سال)، درصدی از افراد که پاسخهای قابل اندازه‌گیری داشتند، تقلیل یافت. به عبارت دیگر فواصل سکوت طولانی‌تری برای ایجاد ABR طبیعی در افراد پیرتر، لازم بود.

 

«تحریک Stacked ABR»

دکتر Don و همکارانش در انستیتو گوش هاوس، روش Stacked ABR را به منظور تشخیص ضایعات ورای حلزونی بویژه تومورهای آکوستیک کوچک با دقت و حساسیت بیشتر نسبت به محرک مرسوم کلیک، ایجاد کردند. این روش، نتیجة تحقیقات قبلی در مورد تاثیرات، پوشش بالاگذر همان سویی بر «زمانهای پاسخ حلزونی» یعنی فاصلة موج در حال حرکت و سرعت آن، در طول غشای قاعده‌ای بود. توصیف روش Stacked ABR را به صورت منطقی می‌توان در مورد عوامل تحریک، در فصل بعدی در روش آنالیز ABR ملاحظه کرد. (فصل 8) یا حتی، در خلاصه کاربردهای کلینیکی ABR در گروههای بزرگسال آن را دید (فصل 10) در ادامه، مروری بر روشهای کسب پاسخ از مناطق فرکانسی مختلف که در روش Stacked ABR به کار رفته خواهیم داشت.

عملکرد کلینیکی روش Stacked ABR در پاتولوژی شنوایی ورای حلزونی، و فروش سمعک دیگر عناوین کلینیکی، (مثلاً بیماری منییر) در فصل 10 توضیح داده شده است.

برای توجه کامل‌تر به روشهای derived – band در ABR Stacked جهت اطمینان از اینکه محرک، وابسته به فرکانس است، خواننده می‌تواند اطلاعات مفیدی در مورد استراتژی‌های پوشش همان سویی را در مقدمة فصل 8 بیابد.

محرک کلیک، که برای برانگیختن ABR به کار می‌رود، شامل انرژی در یک منطقة وسیع فرکانسی است، لیکن پاسخ، اغلب توسط فعالیت مربوط به محرک، در مناطق فرکانس بالای حلزون و بالطبع رشته‌های آوران عصب شنوایی که این مناطق را عصب دهی می‌کنند، ایجاد می‌شود.

  • متخصص شنوایی سنجی
  • ۰
  • ۰

Poth و همکاران (2001)، استفاده از نویز عرض باند (BBN) را همراه با فواصل سکوت بعنوان محرک در تحقیق در مورد پردازش زمانی در ABR، توصیف کردند.

مطالعة الکتروفیزیولوژیک gap detection با noise burst ادامة تجربیات کلینیکی انجام شده در مدل‌های متفاوت حیوانی بود. محرک عبارت بود از noise burstهای عریض باند، 50 میلی‌ثانیه‌ای که با یک دورة سکوت که دیرش آن از 4 تا 64 میلی‌ثانیه تفاوت می‌کرد، همراه می‌شد. این محرک، قابل مقایسه با محرکی است که در ارزیابی سایکوفیزیکی «وضوح زمانی» به کار می‌رود.

Poth و همکاران (2001)، گزارش کردند که دامنه‌های ABR کاهش یافت و در گروهی از افراد مسن‌تر (بیش از 60 سال)، درصدی از افراد که پاسخهای قابل اندازه‌گیری داشتند، تقلیل یافت. به عبارت دیگر فواصل سکوت طولانی‌تری برای ایجاد ABR طبیعی در افراد پیرتر، لازم بود.

 

«تحریک Stacked ABR»

دکتر Don و همکارانش در انستیتو گوش هاوس، روش Stacked ABR را به منظور تشخیص ضایعات ورای حلزونی بویژه تومورهای آکوستیک کوچک با دقت و حساسیت بیشتر نسبت به محرک مرسوم کلیک، ایجاد کردند. این روش، نتیجة تحقیقات قبلی در مورد تاثیرات، پوشش بالاگذر همان سویی بر «زمانهای پاسخ حلزونی» یعنی فاصلة موج در حال حرکت و سرعت آن، در طول غشای قاعده‌ای بود. توصیف روش Stacked ABR را به صورت منطقی می‌توان در مورد عوامل تحریک، در فصل بعدی در روش آنالیز ABR ملاحظه کرد. (فصل 8) یا حتی، در خلاصه کاربردهای کلینیکی ABR در گروههای بزرگسال آن را دید (فصل 10) در ادامه، مروری بر روشهای کسب پاسخ از مناطق فرکانسی مختلف که در روش Stacked ABR به کار رفته خواهیم داشت.

عملکرد کلینیکی روش Stacked ABR در پاتولوژی شنوایی ورای حلزونی، و فروش سمعک دیگر عناوین کلینیکی، (مثلاً بیماری منییر) در فصل 10 توضیح داده شده است.

برای توجه کامل‌تر به روشهای derived – band در ABR Stacked جهت اطمینان از اینکه محرک، وابسته به فرکانس است، خواننده می‌تواند اطلاعات مفیدی در مورد استراتژی‌های پوشش همان سویی را در مقدمة فصل 8 بیابد.

محرک کلیک، که برای برانگیختن ABR به کار می‌رود، شامل انرژی در یک منطقة وسیع فرکانسی است، لیکن پاسخ، اغلب توسط فعالیت مربوط به محرک، در مناطق فرکانس بالای حلزون و بالطبع رشته‌های آوران عصب شنوایی که این مناطق را عصب دهی می‌کنند، ایجاد می‌شود.

  • متخصص شنوایی سنجی
  • ۰
  • ۰

ABR با یک noise burst اولیه با دیرش بزرگتر از 15 ms برانگیخته می‌‌شود، و سپس در طی چند میلی ثانیه دومین noise burst به عنوان محرک برای ABR دوم ارائه می‌شود. فاصلة سکوت (gap) معمولاً در گسترة 0 MS تا بیش از 100 ms، ممکن است متفاوت باشد.

یک فرض اولیه، در مورد اندازه‌گیری gap detection این است که ABR متعلق باتری سمعک ویدکس به دومین noise burst اگر، فاصلة سکوت کاملاً توسط سیستم شنوایی پردازش شده باشد، (یعنی اینکه gap برابر با فاصلة لازم برای وضوح زمانی است یا بیشتراز آن است) تغییر نخواهد کرد. داده‌های هنجار، برای ABR برانگیخته شده توسط noise burst که پس از noise burst دیگر ارائه شده (یعنی آستانة gap detected نرمال تعریف شده) جمع‌آوری شده‌اند.

تغییرات در زمان نهفتگی موج V، یا عدم وجود ABR، برای محرکی که پس از یک فاصلة سکوت که توسط افراد طبیعی قابل تشخیص است یعنی دیرش gap برای عدم تداخل با ABR به اندازة کافی طولانی است، همراه با نقائصی در پردازش شنیداری زمانی است.

تغییرات طبیعی در ABR با دیرش‌های کوتاه‌تر gap شامل طولانی‌شدن زمان نهفتگی و کاهش دامنه می‌شود. در افراد جوان نرمال با دیرش gap به کوتاهی، 8 میلی‌ثانیه، یک ABR قابل تشخیص وجود دارد، در حالیکه هنگامیکه gap silent، به کوتاهی 4 میلی‌ثانیه است، ممکن است ABR حضور نداشته باشد.

Werner و همکاران، کاربرد ABR در ارزیابی الکتروفیزیولوژیک پردازش زمانی، با روش gap detection، را مورد تحقیق قرار دادند. افراد مطالعة آنها 33 فرد جوان و 30 نوزاد بودند، از این 30 نوزاد، 10 نوزاد سه ماهه و 20 نوزاد شش ماهه بودند، محرک، یک جفت نویز 15 میلی‌ثانیه‌ای عریض باند بود، که با فاصله‌های سکوت، از 0 تا 125 میلی‌ثانیه از هم جدا می‌شدند. در یک تجربه، Werner و همکاران (2001) دریافتند که آستانة gap detection با ABR (2.4ms) به صورت معدل با آستانه‌هایی که از طریق، روش‌های مرسوم سایکوفیزیکی به دست می‌آمد برابر بود (2.9 ms). در تجربة دیگر، محققین این کار را در افرادی با کاهش شنوایی فرکانس بالای شیبدار و آستانه‌های gap detection (آستانه‌های طولانی‌تر، برای فواصل سکوت) را با ABR (12.7ms) و روش‌های سایکوفیزیکی (10.7 ms) به دست آوردند. در مقابل، داده‌هایی که از نوزادان ثبت شد، تفاوتی را در آستانه‌های gap detection در ارزیابی با روشهای فیزیولوژیک و سایکو فیزیکی نشان داد. وضوح زمانی Temporal Resolution در نوزادان نابالغ بود. (فواصل سکوت طولانی‌تری برای تشخیص لازم بود). این داده‌ها با روش‌های سایکوفیزیکی به دست آمد، در حالیکه، افزایش سن، بر آستانة gap در ABR تاثیر نگذاشت. مطابق نظر Werner و همکاران، (2001)، این یافته‌ها «پیشنهاد می‌کنند که عدم بلوغ در سطح ساقة مغز، مسئول عملکرد تشخیص فاصله gap detection ضعیف در آنها نیست!»

  • متخصص شنوایی سنجی
  • ۰
  • ۰

صامِت ، هَم‌خوان یا حرفِ بی صدا آوایی است که به تنهایی تلفظ نمی‌شود و به هنگام تولید (در گذر از اندام‌های گویایی) به مانع برخورد می‌کند و در نتیجه آوای تازه‌ای به آن افزوده می‌شود  . صامت صدایی  است که با بسته شدن کامل یا جزئی از مجرای صوتی قیمت سمعک نامرئی فوقانی ایجاد می‌گردد، مجرای صوتی فوقانی به قسمتی از مجرای صوتی گفته می‌شود که بالاتر از حنجره قرار دارد.

 زبان فارسی 23 صامت دارد که عبارتند از:

ء (ع) - ب - پ - ت (ط) - ج - چ - خ - د - ر - ز (ذ ، ظ ، ض) - ژ - س (ث ، ص) - ش - ق (غ) - ف - ک - گ - ل - م - ن - و - ه - ی.

حرف‌های قراردادی که برای همخوان‌های زبان فارسی نهاده شده‌است :

ب (انفجاری، انسدادی)

پ (انفجاری، انسدادی)                         ت، ط (انفجاری)

ث، س، ص (سایشی)                           ج (انفجاری)

چ (انفجاری)                                      ح، هـ (سایشی)

خ (سایشی)                                        د (انفجاری)

ذ، ز، ض، ظ (سایشی)                            ر (غلتان)

ژ (سایشی)                                         ش (سایشی)

ع، ء (همزه)، الف (انفجاری)                     غ، ق (انفجاری)

ف (سایشی)                                       ک (انفجاری)

گ (انفجاری)                                      ل (روان)

م (خیشومی)                                       ن (خیشومی)

و (سایشی)                                         ی (روان)

همخوانهایی که در سطح گفتار روزمره شنیده می­شوند که فرکانس بالا و شدت متوسط دارند توسط واکه­ها یا اصوات کم فرکانس یا اصوات مدوله شده منتقل می­شوند. بعبارتی واکه­ها حس فرکانس و طنین را در همخوانها بوجود می­آورند زیرا صدای س که به صورت جریان های سایشی از فواصل دندانها تولید می­شود اگر با واکه­ اِ همراه باشد بعنوان صدای سِ شنیده می­شود و به همین ترتیب حس فرکانسی آن با صدای سَ، سُ متفاوت خواهد بود. حس فرکانسی یا طنین ایجاد شده در یک مجموعه­ی ترکیبی­اند همخوان و واکه به اصطلاح Virtual Pitch یا طنین واقعی" نامیده می­شود. اگر در حرفهای کسی که سرگرم گفتگو با شماست فقط به اصوات گفتارش توجه کنید چه خواهید شنید؟ جواب این است که زنجیره‌ای از طبقات صوتی جداگانه خواهید شنید که واج نام دارد. هر واج معرف طبقه‌ای از اصوات است که به لحاظ فیزیکی متفاوتند. اما به صورت صدای واحدی ادراک می‌شوند. آواهای یک زبان ( واکه یا صدادار و یا همخوان یا بی صدا ) واج نامیده می شود .

  • متخصص شنوایی سنجی
  • ۰
  • ۰

نمایندگی سمعک فوناک

برخی از کاربرد های بالینی گسیل های اصوات گوش 

در حال حاضر ، OAEها معتبرترین بخش مجموعه ی تست ها می باشند که برای تعیین محل ضایعات شنوایی است. کاربردهای بالینی TEOAEها و DPOAEها عبارتند از ارزیابی عملکرد حلزون ، آزمون افت شنوایی در نوزادان و تغییرات کوچک در عملکرد حلزون . به طور کلی ، OAEها به پاتولوژی حلزون حساس بوده بنابراین کاربردهای بالینی رو به افزایش است . OAEها به صورت گسترده به عنوان آزمایش محل ضایعه در نظر گرفته می شوند .  برای مثال آن ها هم برای تشخیص اختلال حلزونی که توسط تومورهای عصب هشتم محصور شده و هم برای تشخیص اختلال حلزونی که با مننژیت همراه است ، مورد استفاده قرار می گیرند .  OAE ها که در بردارنده ی difficult – to – test subjects هستند به خوبی  همراه غربال گری شنوایی برای کودکانی که به آزمایش شونده پاسخ نمی دهند استفاده خواهند شد .محیط های صنعتی و مدارس به خاطر آسان بودن OAE ، خودشان برای غربال گری شنوایی OAE داوطلب می شوند .

آن ها می توانند در کاهش شنوایی پیش رونده تدریجی ، ototoxic ، جراحی گوش میانی و افت شنوایی ناشی از صدا دخالت داشته باشند . با این حال ، عدم وجود DPOAEها ممکن است نشان دهنده ی پاتولوژی گوش میانی یا داخلی باشد . این باید با تیمپانومتری بررسی شود . رابطه بین حضور DPOAEها با افت شنوایی ثابت نشده است اما سازگار با عملکرد وراء حلزونی   است .تایید الکتروفیزیولوژیک عملکرد شنوایی در مواردی که خطر مداخله ی نورولوژی وجود دارد مثل یرقان حاد در نوزادان باید مد نظر قرار گیرد . به طور کلی ، نوزادانی که در معرض ابتلا به اختلال شنوایی هستند ، هم باید آزمون های OAE و هم ABR را دریافت کنند . به صورت خلاصه ، وجود فعالیت OAE واقعی به این معنی است که حلزون دارای عملکرد طبیعی است . با این حال ، گوش میانی همانند پاتولوژی حلزون می تواند OAEها را مسدود (بلوکه) کند . این نیز مهم است که به یاد داشته باشید که هیچ رابطه ی دقیقی برای آستانه ی شنوایی مشخص نشده است . سطح دسی بلی که از پاسخ های OAE به دست می آید به صورت بالینی آموزنده نیست

آیا مزایای کاربردی از آزمون گسیل صوتی گوش وجود دارد ؟

تکنیک های اندازه گیری OAE چندین مزیت متمایز بیشتر از آزمون های ادیولوژیک سنتی دارند . تکنیک های هدف عبارتند از اول این که پاسخ های رفتاری از بیمار لازم نیست . دوم این که ، تست های OAE کارآمد هستند و می تواند در عرض چند دقیقه انجام شوند . سوم اینکه اندازه گیری OAE  غیرتهاجمی است و عبارتند از ارائه سیگنال و پاسخ OAE اجرا شده  از طریق یک کاوشگر کوچک که درجای خود توسط (ear tip) ایر تیپ در دسترس و نرم تشخیص داده می شود . چهارم این که مقادیر OAE بسیار حساس به وضعیت کلی عملکرد حلزون هستند و آن ها در آزمایش محل ضایعات برای تشخیص حسی (حلزون) از افت شنوایی عصبی سودمند است و در نهایت نشان می دهد که کسری ها در مهار سمت مقابل OAE ممکن است هدف دیگررا دنبال کنند 1 -  آزمون بالینی غیرتهاجمی برای اکتشاف فعال ، 2 - میکرومکانیسم های غیر فعال از سلول های مویی خارجی 3 - ارزیابی عصبی بالینی از مسیرهای شنوایی ساقه ی مغز و در کل خصوصا مسیر های فیبر وابران نزولی .

  • متخصص شنوایی سنجی
  • ۰
  • ۰

سطح نسبی شدت ها اثر قابل توجهی بر پاسخ  DPOAE دارد و به صورت قراردادی سطح f1 ممکن است برابر یا بزرگتر از سطح f2 باشد . در کاهش f1 به f2 هیچ مزیتی وجود ندارد . زمان رفت و برگشت فرکانس تکرار شده است و داده ها میانگین هستند . از آن جایی که بسیاری اطلاعات جمع آوری شده اند ، عدم خلوص (مرکب بودن اصوات ) در مقدار کاهش خواهد یافت و معلوم می شود که داده ی DPOAE در بالای سطح نویز ثابت باقی می ماند . به طور معمول پروتکل ها برای آزمون بالینی DPOAEها استفاده می شوند (شکل 8 – 13 ) . یک محدوده ی وسیع از فرکانس های تحریکی به راحتی به راحتی DPOAEها تولید می کنند ، اگرچه که آن ها برای اندازه گیری قابل اطمینان زیر 1000 Hz (به دلیل سر و صدا ) بسیار مشکل هستند . برخلاف TEOAEها ، اندازه گیری DPOAE بستگی به تاخیر زمان  DPOAE برای تعیینش ندارد بنابراین تکنولوژی در فرکانس های بالاتر موثر است . با این حال ، سطوح بالاتر تحریک مورد نیاز برای نگه داشتن ضبط کوتاه زمان ها است زیرا هر باند فرکانس باید به صورت جداگانه اندازه گیری شود . این به این معنی است که DPOAEها که حساسیت کمتری به اختلالات جزئی دارند ، منجر به افت شنوایی 19 تا      20 db splمی شوند. DPOAEها به شما توانایی تشخیص (ارزیابی) فرکانس های بالا می دهد ولی compromise (تراکم) روی حساسیت برای به دست آوردن سرعت است . ترکیب TEOAE که توسط DPOAE پیروی می شود دیدگاه جامعی از وضعیت حلزون فراهم می کند که به تنهایی توسط تکنولوژی حاصل نمی شود (حساسیت بالا ، سرعت و کارآیی فرکانس بالا ) .

آیا گسیل های صوتی گوش ممکن است ؟ 

OAEها نه تنها در تجزیه و تحلیل درستی از گوش فرد ارزشمند هستند ، هم چنین می توانند برای ارزیابی فعل و انفعالات بین دو گوش برای مهار (سرکوب) OAE پس از ارائه محرک اضافی به هر دو گوش یا گوش همان سمت یا گوش سمت مقابل مورد استفاده قرار گیرد . تعدادی از مطالعات انجام شده بر روی انسان در واقع نحوه ی مهار SOAEها ، TEOAEها و DPOAEها را که توسط محرک های صدا طرف مقابل صوت می گیرد شرح می دهد . اثرات مهاری وابران در انسان ها هم منطبق با مهار گسیل های حلزونی و هم فعالیت عصب هشتم در حیوانات است . حرکات مکانیکی سلول های مویی خارجی کنترل شده هستند ، اگرچه که مسیرهای وابران شنوایی از طریق سیستم زیتونی حلزونی است . از آن جایی که الیاف وابران داخلی زیتونی ترجیحا بر روی سلول های مویی خارجی ختم می شوند ، غالبا به این صورت است که ویژگی های پویای سلول های مویی خارجی حداقل توسط سیستم وابران داخلی نزولی تنظیم شده هستند. ( فصل 12 را ببیند ) . مهار وابران TEOAEها در واقع با کاهش در دامنه انتشار و یا تغییر زمان و یا تغییر فاز مشخص می شوند . مطالعات صورت گرفته بر روی حیوانات نشان می دهد که تحریک مستقیم وابران های داخلی ( از طریق جریان های الکتریکی دو قطبی ) باعث کاهش 20 تا 66 درصد در DPOAEها (2f1 – f2) می شود . تزریق حلزون مستقیم استیل کولین (همراه با مهارکننده های استیل کولین eserine) اثرات تحریک مستقیم وابران داخلی را که توسط تولید کوچک ولی کاهش های قابل توجهی در 2f1 – f2  DPOAE تقلید می کند . مهار 4 تا 6 db صدای فعال سمت مقابل DPOAE نقض کننده (surgical) الیاف وابران داخلی است که با میانه های ساقه ی مغز تقاطع می کنند . چنین آزمایشاتی بر این نظریه دلالت دارند که سلول های مویی خارجی پویا، تولید کننده ، عوامل مکانیکی مسئول برای تولید غیر خطی هایی (مثل DPOAEs) در داخل حلزون هستند .

  • متخصص شنوایی سنجی